زندگی عادی جدید جرالدین بروکس

hamidrezazadeh
آخرین بروز رسانی: 11 ژانویه 2025
بدون دیدگاه
3 دقیقه زمان مطالعه

در ۲۷ می ۲۰۱۹، همسر جرالدین بروکس، تونی هوروویتز، روزنامه‌نگار و تاریخ‌نگار برنده جایزه پولیتزر، در حالی که در یک تور کتاب بود، بر اثر حمله قلبی در یکی از خیابان‌های واشنگتن دی‌سی درگذشت. مرگ بهترین دوست و همراه فکری بروکس، کسی که در دهه‌های ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ با او اخبار جهان را گزارش می‌کرد، او را در شوک عمیقی فرو برد.

«وانمود می‌کردم بعد از مرگ تونی عادی هستم و بدون پوشیدن لباس و ماسک از خانه بیرون نمی‌رفتم،» جرالدین بروکس از آپارتمانش در کالج نیو، آکسفورد، انگلستان، که چند ماهی را برای تحقیق درباره رمان بعدی‌اش در آنجا سپری می‌کند، از طریق زوم می‌گوید. «برای من نوشتن حکم درمان را داشت.»

خاطرات بروکس با عنوان روزهای یادبود، که فوریه توسط انتشارات وایکینگ منتشر می‌شود، نامه‌ای عاشقانه به تونی هوروویتز و کاوشی درباره سوگ و بهبودی است. نویسنده‌ای که برای دهه‌ها با ظرافت و عمق درباره زندگی، مرگ و آنچه در میان این دو است نوشته است. کتاب‌های او شامل دو اثر غیرداستانی (نه بخش از تمنا و مکاتبات خارجی) و شش رمان است؛ از جمله رمان مارچ، بازنویسی‌ای از زنان کوچک از دیدگاه پدر خانواده، که در سال ۲۰۰۶ جایزه پولیتزر را کسب کرد. طبق اعلام وایکینگ، آثار بروکس بیش از پنج میلیون نسخه فروش داشته و به ۳۵ زبان ترجمه شده‌اند.

برخلاف پروژه‌های قبلی‌اش، بروکس نوشتن روزهای یادبود را با بی‌میلی آغاز کرد. او اعتراف می‌کند: «بیشتر به این دلیل نیاز داشتم که بنویسم، تا اینکه بخواهم بنویسم.»

در این کتاب، بروکس به گذشته و حال سفر می‌کند، روزی را شرح می‌دهد که خبر مرگ همسرش—مردی که «هیچ وقت کمتر از ۱۰۰ درصد تلاش نمی‌کرد»—را شنید و هفته‌های پرآشوب پس از آن، که شامل رسیدگی به مسائل بیمه و کارت‌های اعتباری در حالی بود که هنوز در حال سوگواری بود. او خوانندگان را به جزیره‌ای دورافتاده به نام فلایندرز در تاسمانی می‌برد، جایی که در سال ۲۰۲۳ در کلبه‌ای اقامت داشت. همچنین به بررسی آیین‌های سوگواری در فرهنگ‌های مختلف (از جمله یهودیان ارتدوکس و مردمان بومی استرالیا) می‌پردازد و از این پرسش صحبت می‌کند که چرا جهان مدرن سکولار زمان کافی برای پردازش فقدان نمی‌دهد. او در عین حال، پیوندش با هوروویتز را جشن می‌گیرد. با لبخند می‌گوید: «ما همیشه در کارهای یکدیگر دخالت داشتیم، کاملاً به هم گره خورده بودیم.»

آندریا شولتز، معاون و سردبیر ارشد انتشارات وایکینگ، بروکس را ناظری تیزبین از جهان می‌داند. او درباره روزهای یادبود می‌گوید: «بلافاصله حس کردم این یکی از آن خاطرات شاهکار است که در آینده به‌عنوان یک اثر کلاسیک شناخته خواهد شد.»

جرالدین بروکس که در سال ۱۹۵۵ در سیدنی، استرالیا، به دنیا آمد، از کودکی مشتاق کشف مردم و مکان‌های جدید بود. او در کودکی با دوستانی مکاتبه می‌کرد که در اسرائیل، فرانسه و دیگر کشورها بودند. او می‌گوید: «پدر و مادرم از چک حقوق تا چک حقوق زندگی می‌کردند، اما احساس می‌کردم دنیا از نظر تخیل بسیار وسیع و لوکس است.» بازدید از دفتر روزنامه سیدنی مورنینگ هرالد در سن هشت سالگی، جایی که پدرش در آنجا نمونه‌خوان بود، اشتیاق او به روزنامه‌نگاری را شعله‌ور کرد. «بوی جوهر در هوا—این یک هجوم حسی بود.»

پس از دریافت مدرک کارشناسی در رشته حکومت و هنرهای زیبا از دانشگاه سیدنی در سال ۱۹۷۹، بروکس در سیدنی مورنینگ هرالد مشغول به کار شد و سپس به نیویورک رفت. در سال ۱۹۸۳ مدرک کارشناسی ارشد روزنامه‌نگاری خود را از دانشگاه کلمبیا دریافت کرد، جایی که با هوروویتز آشنا شد. این زوج در سال ۱۹۸۴ ازدواج کردند. از ۱۹۸۳ تا ۱۹۹۵، او برای وال‌استریت ژورنال کار کرد و بیشتر این مدت را به‌عنوان خبرنگار خارجی سپری کرد. او اولین دفتر WSJ را در سیدنی افتتاح کرد، به‌عنوان خبرنگار خاورمیانه این روزنامه فعالیت کرد و وقایع سازمان ملل را پوشش داد. او و هوروویتز در دهه‌های ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ در قاهره و لندن زندگی کردند، به ایران، عربستان سعودی و دیگر کشورها سفر کردند و اغلب با هم گزارش تهیه می‌کردند.

بروکس در سال ۱۹۹۲ به ایالات متحده بازگشت، با هوروویتز در ویرجینیا مستقر شد و به‌عنوان خبرنگار خارجی به پوشش درگیری‌های آفریقا و بالکان ادامه داد. در سال ۱۹۹۴، در نیجریه، هنگام تحقیق درباره فعالیت‌های مشکوک یک شرکت نفتی، به مدت سه روز زندانی شد و سپس از این کشور اخراج گردید. پس از بازگشت به خانه، تصمیم گرفت زمان تشکیل خانواده فرارسیده است. پسرش، ناتانیل، در سال ۱۹۹۶ به دنیا آمد.

این نویسنده نخستین رمان خود، سال شگفتی‌ها، که در قرن هفدهم و در دوران طاعون بزرگ لندن روایت می‌شود، را در سال ۲۰۰۱ منتشر کرد و اعتقاد دارد تجربه‌هایش به‌عنوان خبرنگار خارجی تأثیر عمیقی بر شکل‌گیری او به‌عنوان یک نویسنده داستانی داشته است. بروکس می‌گوید: «این تجربه به طرز باورنکردنی‌ای تأثیرگذار بود. شما مدام وارد زندگی مردم می‌شوید، در بدترین لحظاتشان، و بهترین و بدترین جنبه‌های انسانیت را می‌بینید. بدون آن تجربیات نمی‌توانستم کتاب‌هایم را بنویسم.»

در سال ۲۰۰۴، بروکس به سرطان پستان مبتلا شد. او تحت عمل جراحی برای برداشتن توده قرار گرفت و سپس پرتو درمانی و شیمی درمانی انجام داد. در سال ۲۰۰۸، پس از پشت سر گذاشتن نگرانی‌های مربوط به سلامتی‌اش، او و هوروویتز خانواده خود را گسترش دادند و پسر پنج ساله‌ای به نام بیزو را از اتیوپی به فرزندی پذیرفتند. بروکس می‌گوید: «وقتی با چیزی مثل سرطان روبه‌رو می‌شوید، همه چیز را از زاویه‌ای دیگر می‌بینید. واقعاً قدر زندگی‌تان را بیشتر می‌دانید.»

کریس دال، نماینده ادبی بروکس، از زمان انتشار سال شگفتی‌ها با او همکاری کرده و شاهد بوده که او چگونه با بزرگ‌ترین چالش‌های زندگی‌اش مستقیم روبه‌رو شده است. دال می‌گوید: «جرالدین کنجکاو، پرشور و تا حدی غیرعادی است. او چشمان آبی درخشانی دارد، با لبخندی بزرگ و خنده‌ای دوست‌داشتنی. او کاملاً با زندگی در ارتباط است و خودش را تماماً در آن غرق می‌کند. و این کار شجاعت زیادی می‌طلبد—قدم گذاشتن به ناشناخته‌ها.»

بروکس می‌گوید که نوشتن روزهای یادبود به او این امکان را داد که تجربه فقدانش را کنترل کند، چیزی که به او کمک کرد تاب بیاورد و روحیه‌اش را بازیابد. در نهایت، مرگ هوروویتز باعث بیداری تازه‌ای در بروکس شد. او می‌گوید: «زندگی بین یک نفس و نفس بعدی ناپدید می‌شود. هر بخشی از وجودم که قبلاً ممکن بود کمی تنبل باشد، دیگر وجود ندارد. حالا فقط سخت‌تر تلاش می‌کنم و به زندگی جدی‌تر نگاه می‌کنم. بخشی از آن هم پر کردن شکاف بزرگی است که نبود تونی به جا گذاشته است.»

بعد از اینکه بروکس تحقیقاتش در آکسفورد را به پایان برساند، به خانه‌اش در مارتاز وینیارد بازمی‌گردد، جایی که یک اسب و یک الاغ بازیگوش که استعداد خاصی در فرار از محوطه‌های بسته دارد، نگهداری می‌کند. او می‌گوید: «وقتی در خانه هستم، می‌توانم وقتم را در باغ یا با اسب و الاغ بگذرانم، و این کارها را هم انجام می‌دهم، اما نمی‌خواهم این‌ها تمام زندگی‌ام باشد. می‌خواهم همچنان پیش بروم و خلق کنم. زمانی برای تلف کردن نیست. کار کردن چیزی است که مرا نجات می‌دهد.»

الین شوچیک نویسنده‌ای است که آثارش در مجله مک‌سوئینیز و سایر نشریات منتشر شده و نویسنده رمان من با احمق‌ها هستم است.