توماس پینچن پس از ۱۲ سال با رمان جدیدی به نام «Shadow Ticket» بازگشته است
توماس پینچن پس از ۱۲ سال با رمان جدیدی به نام «Shadow Ticket» بازگشته است. این اثر در دهه ۱۹۳۰ میلادی جریان دارد و ترکیبی از معما، جاسوسی و سیاست را در بر میگیرد. شخصیت اصلی داستان، روزنامهنگاری است که وارد دنیایی از فساد دولتی، رمز و رازهای جنگ و شبکههای قدرت میشود. منتقدان این کتاب را ادامه منطقی مسیر فکری پینچن در آثار قبلیاش میدانند؛ اثری پیچیده، چندلایه و با نثری فشرده که باز هم مخاطب را به چالش میکشد. کتاب در تاریخ ۷ اکتبر ۲۰۲۵ توسط انتشارات پنگوئن منتشر شده است.
معرفی کتاب “عبور از سایه ها” Shadow Ticket
رمان جدید توماس پینچن، نویسنده پرفروش و برنده جوایز ادبی، خالق آثار «کمان رنگینکمان»، «گریه دسته ۴۹»، «واینلند» و «نقص ذاتی».
“یک شاهکار.” — تلگراف
“دیوانهوار و درخشان.” — واشنگتن پست
“پینچن در اواخر دوران کاریاش در بهترین حالت خود است. تاریک مثل جیب یک خونآشام، چابک مثل یک دزد جواهر، «عبور از سایه ها» با اعتمادبهنفس و شوخطبعی روی صفحه حرکت میکند — و در راه فرارش از نردبان آتشنشانی، درست بهموقع مکث میکند تا قلبت را بشکند.” — لسآنجلس تایمز
میلواکی، سال ۱۹۳۲؛ دوران رکود بزرگ در اوج خود است، لغو قانون منع الکل در راه، آل کاپون در زندان فدرال، و کسبوکار کارآگاهان خصوصی از مناقشات کارگری به مسائل خانوادگی تغییر مسیر داده است.
هیکس مکتاگارت، کسی که پیشتر در سرکوب اعتصابات نقش داشت و حالا کارآگاهی خصوصی است، تصور میکند بالاخره شغل باثباتی یافته — تا زمانی که مأمور میشود وارث گمشدهی یک ثروت عظیم لبنی در ویسکانسین را پیدا کند و برگرداند؛ دختری که ناگهان تصمیم گرفته از خانه بگریزد.
اما مأموریت ساده خیلی زود پیچیده میشود. هیکس بیآنکه بداند، سوار کشتیای اقیانوسپیما میشود که سرانجام او را به مجارستان میبرد — کشوری بدون ساحل، با زبانی عجیب و مقدار زیادی شیرینی که میتواند هر پلیسی را تا زمان بازنشستگی سیر نگه دارد — و البته هیچ نشانی از وارث فراری که باید تعقیبش کند.
وقتی بالاخره او را پیدا میکند، خودش را درگیر شبکهای از نازیها، مأموران شوروی، جاسوسهای ضدانگلیسی، نوازندگان موسیقی سوئینگ، کسانی با تواناییهای ماورایی و موتورسواران یاغی میبیند — و هر کدام از آنها برایش دردسر تازهای میآورند؛ مسائلی که نه برایشان آموزش دیده، نه بابتش حقوقی میگیرد.
در حالی که در میان تاریخ و آشوبی گرفتار شده که درکش نمیکند و راهی برای خروج از آن ندارد، تنها نکته روشن زندگی هیکس این است که دوران موسیقی بیگبند تازه آغاز شده و خودش هم رقاص بدی نیست. اینکه آیا این استعداد برایش کافی خواهد بود تا با رقص لیندیهاپ به نحوی به میلواکی و دنیای عادی — که شاید دیگر وجود نداشته باشد — بازگردد، پرسشی است بیپاسخ.
اولین دیدگاه را ثبت کنید