نقد و بررسی
کتاب مثل یک مرد فکر کن مثل یک زن رفتار کنداشتن یک رابط موفق موضوعی است که ذهن مردها و زنها را به خود مشغول کرده است. میکروکتاب مثل یک مرد فکر کن، مثل یک زن رفتار کن، به شما یاد میدهد که در مقابل عشق مورد علاقه خود چه رفتارهایی را نشان دهید و چگونه به حقیقت درونی آنها پیببرید. استیو هاروی در این میکروکتاب به خانمها در مورد رازهای درونی و تفکراتی که پشت رفتارهای مردان قرار دارد میگوید.
چگونه مردان را بهتر بشناسید و ارتباط بهتری با آنها برقرار کنید. زندگی همهی ما وابسته به ارتباط با دیگران است. انسانها برای حفظ بقا و تأمین نیازهای اساسی خود مثل خوراک، پوشاک، امنیت یا محبت، با دیگران ارتباط برقرار میکنند. از ارتباط با خانواده و فامیل گرفته تا دوستان و همکاران؛ ما ناچاریم در همهی این روابط با دانش محدود خود مسائل را مدیریت کنیم. در بین روابط متعددی که انسانها با آن درگیر هستند، ارتباط با مردان یکی از چالشبرانگیزترین کارها برای زنان است. کمتر زنی را میتوان یافت که از رفتار مردانی که در زندگیاش حضور دارند، گلهای نکرده باشد. زنان همیشه خود را قربانی رفتارهای عجیب و فاقد از احساس مردان میدانند؛ چه آن مرد همسرشان باشد، چه برادر و یا همکارشان. با این وجود، زنان باید به این نکته توجه کنند که انگیزههای یک مرد در زندگی بسیار متفاوت از انگیزههای یک زن است. ممکن است مردان و زنان خواستههای یکسانی داشته باشند، مثلاً هر دو میخواهند در کار خود به ردههای بالا برسند، ازدواج کنند و بچهدار شوند؛ اما مردان در مقایسه با زنان، روش بسیار متفاوتی برای مدیریت زندگی خود دارند. زنان قادرند چند کار را به طور همزمان انجام داده و سخت کار کنند و همزمان به دنبال ایجاد ارتباطی معنادار برای تشکیل خانواده باشند، اما عموم مردان توانایی انجام چند کار همزمان را ندارند و باید هر بار فقط یک قدم بردارند. قدم اول برای مردان، همیشه موفقیت در کار است. از همان لحظهای که یک مرد پا به این دنیا میگذارد، همه به او میگویند که باید بزرگ و قوی شود، در یک زمینهی کاری مهارت کسب کند و در آینده حامی خانوادهاش باشد. به همین دلیل، او در ابتدا به تنها چیزی که فکر میکند رسیدن به ثبات در زندگی است. او میخواهد پیش از آنکه دیگر نیازهای خود را تأمین کند، پایههای زندگی خود را محکم کرده باشد. برای یک مرد، سه چیز در زندگی اهمیت زیادی دارد: اینکه او چه کسی است، چه کاری انجام میدهد و چقدر درآمد دارد؟ پاسخ رضایتبخش به این سه مورد به او نشان میدهد که در حال پیگیری رؤیاهایش است و کاری را انجام میدهد که از او یک مرد میسازد. بنابراین وقتی مردی از جوابهای خود به این سؤالها راضی نباشد، احساس بیفایده بودن به او دست میدهد. او تا زمانی که نتواند عنوان، شغل و درآمد موردنظرش را به دست آورد یا نسبت به موفقیت در آینده خوشبین باشد، از این احساس ناخوشایند رهایی پیدا نخواهد کرد و در این حالت حتی به رابطه با جنس مخالف فکر هم نمیکند. در طرف مقابل، برای یک زن خیلی راحت است که در کنار شریک زندگیاش خود را بشناسد، به کار مورد علاقهاش مشغول شود و هر چقدر دوست دارد پسانداز کند. یک زن علاوه بر تمام این کارها، برای عشقورزی به شریکش هم وقت کافی دارد. متأسفانه مردان تمرکز لازم برای انجام این کارها را به صورت همزمان ندارند؛ آنها فقط میتوانند بر روی یک چیز تمرکز کنند، یعنی یا روی کارشان یا رابطه احساسیشان. قطعاً تا زمانی که آنها به جایگاه شغلی مورد انتظار خود نرسیدهاند، بیشتر روی کار خود تمرکز میکنند. اینکه مردان کار را بر رابطه مقدم میدانند، دلیل ژنتیکی نیز دارد. بخش تعداد زیادی از مردان به دنبال این هستند که در چیزی بهترین باشند. آنها میخواهند بهترین ماشینها یا خانهها را داشته باشند و به همه نشان دهند که چقدر قدرتمند هستند. مردان میخواهند به زنان ثابت کنند که یک «نر آلفا» هستند؛ یعنی در نوع خود قویترین بوده و بهترین گزینه برای برقراری رابطه به شمار میآیند. همچنین آنها میخواهند دیگر مردان آرزوی این را داشته باشند که مانند آنها باشند. مردان نمیتوانند جلوی این میل غریزی را بگیرند. آنها نیاز دارند که خودنمایی کنند و به همین دلیل تلاش میکنند تا بیشترین جذابیت را برای زنان داشته باشند. استیو هاروی، نویسندهی این کتاب تلاش میکند اطلاعاتی را در مورد باورهای مردان در اختیار زنان قرار دهد تا به کمک آن بهتر بتوانند مرد موردنظر خود را پیدا کنند یا نتیجه بهتری از روابط فعلی خود بگیرند.
0دیدگاه