نقد و بررسی کتاب باشگاه پنج صبحی ها

مهیار صفدری
آخرین بروز رسانی: 11 مارس 2023
بدون دیدگاه
3 دقیقه زمان مطالعه

موضوع کتاب باشگاه پنج صبحی‌ها چیست؟

باشگاه پنج صبحی‌ها روایتی است که در آن دو نفر غریبه با کسی که ثروت بسیار زیادی دارد آشنا می‌شود. این دو نفر یکی هنرمند و دیگری کارآفرین هستند. آن‌ها از مرد ثروتمند می‌خواهند که راه‌ورسم موفقیت را به آن‌ها بیاموزد. کتاب در طی صحبت‌های میان این افراد شکل‌گرفته است و نویسنده از اهمیت ساعات اولیه‌ی صبح می‌گوید. آنچه شارما بر آن تأکید دارد این است که شیمی مغز انسان در ساعات اولیه‌ی صبح متفاوت است و انسان‌هایی که می‌توانند از این ساعات استفاده کنند بهره‌وری بسیار بیشتری دارند. تکنیک‌های ساده و جالبی مانند قانون ۲۰-۲۰-۲۰ در این کتاب آموزش‌داده‌شده است و افراد می‌توانند به کمک آن‌ها در مسیر موفقیت گام بردارند، روابطشان را بهبود ببخشند و بیشترین و بهترین استفاده را از زمان داشته باشند.

دو دلیل برای خواندن کتاب باشگاه پنج صبحی‌ها

باشگه پنج صبحی‌ها کتابی است  که برای افرادی که می‌خواهند در زندگی خود روزهای متفاوتی را تجربه کنند. فرقی نمی‌کند چندساله هستید یا چه کسب‌وکاری در زندگی خود دارید، آموزه‌های کتاب باشگاه پنج صبحی‌ها به شما کمک خواهد کرد. در ادامه درباره‌ی تعدادی از مهم‌ترین دلایلی که هرکسی باید این کتاب را بخواند صحبت می‌کنیم:

  • رابین شارما نتیجه‌ی سال‌ها تلاش و تحقیقش را در این کتاب با مخاطب به اشتراک گذاشته است. این کتاب کتابی برای همه‌ی افراد با هر سطحی از دانش است و می‌تواند سطح زندگی شما را تغییر دهد.
  • وقت اضافه به دست آورید. در باشگاه پنج صبحی‌ها درخواهید یافت صبح چه نعمت عجیبی است. هرچند به نظر می‌رسد شبانه‌روز ۲۴ ساعت است؛ اما رابین شارما به شما نشان می‌دهد کسانی که از صبح زودشان استفاده می‌کنند در حقیقت انگار چند ساعت به روزشان اضافه شده است.

در بخشی از کتاب باشگاه پنج صبحی‌ها می‌خوانیم

کارآِفرین نقل‌قول دوم را که با دقت زیاد، ظاهراً با یک خودنویس و جوهر نیلی رنگ نوشته شده بود، خواند. نقل قول از ویلیام ارنست هنلی، شاعر انگلیسی بود. تصور کنید که این سخنان ژرف‌ترین و پاک‌ترین بخش‌های روحتان را پر می‌کنند: «از این گذرگاه تنگ و تاریک و از پیامدهای تقدیر واهمه‌ای ندارم. من ارباب سرنوشت خویشتنم، من ناخدای سرشت خودم.»

میلیاردر موضوع را بیشتر بسط داد: «استادان، نوابغ و قهرمانان تمدن بشری، همگی زندگی‌های سختی داشتن. به‌سختی تمرین و تلاش می‌کردن. اون‌ها، به قول اصطلاحی که امروزه بین خیلی از ابرستاره‌های عالم ورزش نقل می‌شه، با وجود درد به بازی ادامه می‌دادن. قابلیت‌هاشون رو با تمام قوا تحت‌فشار قرار می‌دادن. وقتی پای مایه‌گذاشتن از عظیم‌ترین قابلیت‌هاشون می‌رسیده، بلندپروازانه، بی‌وقفه و سبعانه تلاش می‌کردن. ریشه‌ی لاتین لغت اشتیاق به معنای رنج کشیدنه. این مردان و زنان به‌خاطر رؤیاها، ایدئال‌ها و آماشون متحمل رنج شدن. برای افزایش مهارت‌هاشون رنج‌کشیدن و برای دستیابی به شهامتشون از خودگذشتگی نشون دادن. در مسیر پیشیرد پیشه‌شون و رهاکردن وسوسه‌هاشون رنج بسیاری رو متحمل شدن و باید بهتون بگم این هنرمندان شهیر به خاطر وضعیت دنیا هم رنج شدن. می‌دونید؟»

بدون دیدگاه
اشتراک گذاری
اشتراک‌گذاری
با استفاده از روش‌های زیر می‌توانید این صفحه را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.